معنی فارسی lavages

B1

شستشو، عمل پاکسازی با مایعات، به ویژه از زخم‌ها یا ناحیهٔ آسیب‌دیده است.

The act of washing or cleansing, often used in a medical context.

noun
معنی(noun):

A washing.

معنی(noun):

A washing of a hollow organ.

example
معنی(example):

شستشوها معمولاً برای تمیز کردن زخم‌ها استفاده می‌شوند.

مثال:

Lavages are often used to cleanse wounds.

معنی(example):

پزشک برای کمک به عفونت، شستشو انجام داد.

مثال:

The doctor performed lavages to help with the infection.

معنی فارسی کلمه lavages

: معنی lavages به فارسی

شستشو، عمل پاکسازی با مایعات، به ویژه از زخم‌ها یا ناحیهٔ آسیب‌دیده است.