معنی فارسی law-giving
B2فرایند وضع قوانین و مقررات به وسیله فرد یا نهاد مسئول.
The act of establishing laws or regulations.
- OTHER
example
معنی(example):
قانونگذاری یک عملکرد مهم دولت است.
مثال:
Law-giving is an important function of government.
معنی(example):
فرایند قانونگذاری باید شفاف باشد.
مثال:
The law-giving process should be transparent.
معنی فارسی کلمه law-giving
:
فرایند وضع قوانین و مقررات به وسیله فرد یا نهاد مسئول.