معنی فارسی lawdy

B1

شعار یا ابراز شگفتی و تعجب، اغلب به طور غیررسمی در گفتگو استفاده می‌شود.

An exclamation of surprise, often used informally.

example
معنی(example):

وقتی او آن بی‌نظمی را دید، فریاد زد: 'خدای من!'

مثال:

When he saw the mess, he exclaimed, 'Lawdy!'

معنی(example):

او وقتی خبر را شنید گفت: 'خدای من!'

مثال:

She said 'Lawdy' when she heard the news.

معنی فارسی کلمه lawdy

: معنی lawdy به فارسی

شعار یا ابراز شگفتی و تعجب، اغلب به طور غیررسمی در گفتگو استفاده می‌شود.