معنی فارسی lay a finger on someone

B1

به کسی آسیب رساندن یا به او دست زدن، به طور خاص در زمینه‌های خشونت آمیز یا بد رفتاری.

To touch someone or harm them, often used in a protective context.

example
معنی(example):

او قول داد که به او دست نخواهد زد.

مثال:

He promised he wouldn’t lay a finger on her.

معنی(example):

اگر عصبانی هستی، نباید به هیچ کسی دست بزنی.

مثال:

You shouldn't lay a finger on anyone if you're angry.

معنی فارسی کلمه lay a finger on someone

: معنی lay a finger on someone به فارسی

به کسی آسیب رساندن یا به او دست زدن، به طور خاص در زمینه‌های خشونت آمیز یا بد رفتاری.