معنی فارسی lay claim to

B2

ادعای مالکیت بر چیزی یا حق مقداری از آن است.

To assert a right to something, often legally.

example
معنی(example):

او به ارثی که از مادربزرگش به او رسیده است، ادعا می‌کند.

مثال:

She lays claim to the inheritance from her grandmother.

معنی(example):

آنها بعد از جنگ به این سرزمین ادعا کردند.

مثال:

They laid claim to the territory after the war.

معنی فارسی کلمه lay claim to

: معنی lay claim to به فارسی

ادعای مالکیت بر چیزی یا حق مقداری از آن است.