معنی فارسی lay-back

B1

آسوده شدن و آرامش پیدا کردن، به معنای استراحت کردن.

To relax or recline in a comfortable position.

example
معنی(example):

بعد از یک هفته طولانی، تنها چیزی که می‌خواهم این است که دراز بکشم و استراحت کنم.

مثال:

After a long week, all I want to do is lay back and relax.

معنی(example):

او دوست دارد روی مبل دراز بکشد و فیلم ببیند.

مثال:

He likes to lay back on the couch and watch movies.

معنی فارسی کلمه lay-back

: معنی lay-back به فارسی

آسوده شدن و آرامش پیدا کردن، به معنای استراحت کردن.