معنی فارسی lay-hands-on

B1

با دست بر روی کسی گذاشتن، به عنوان یک عمل درمانی یا معنوی که به منظور کمک به شفا یا آرامش فرد صورت می‌گیرد.

To place hands on a person, often in a metaphysical or spiritual context, typically as an act of healing or blessing.

example
معنی(example):

شفیق تصمیم گرفت به بیمار دست بگذارد تا به بهبودی او کمک کند.

مثال:

The healer decided to lay hands on the patient to help them recover.

معنی(example):

در بعضی فرهنگ‌ها، معمول است که بر افراد دست بگذارند و برای بهبودی دعا کنند.

مثال:

In some cultures, it's common to lay hands on individuals in a prayer for healing.

معنی فارسی کلمه lay-hands-on

: معنی lay-hands-on به فارسی

با دست بر روی کسی گذاشتن، به عنوان یک عمل درمانی یا معنوی که به منظور کمک به شفا یا آرامش فرد صورت می‌گیرد.