معنی فارسی layovers
B2توقف، زمانی که مسافران مجبورند در حین سفر، مدتی در فرودگاه بمانند قبل از ادامه سفر.
A period of waiting between two parts of a journey, typically at an airport.
- noun
noun
معنی(noun):
A break between stages of a journey.
مثال:
We had a layover while waiting to change planes, so we stretched our legs.
example
معنی(example):
ما یک توقف دو ساعته قبل از پرواز بعدیامان داریم.
مثال:
We have a two-hour layover before our next flight.
معنی(example):
توقفهای طولانی میتوانند خستهکننده باشند، به ویژه با بچهها.
مثال:
Long layovers can be tiring, especially with children.
معنی فارسی کلمه layovers
:
توقف، زمانی که مسافران مجبورند در حین سفر، مدتی در فرودگاه بمانند قبل از ادامه سفر.