معنی فارسی lays-down
B1دراز کشیدن یا قرار دادن چیزی در یک حالت افقی یا پایین آوردن آن به سطح پایینتر.
To recline or place something in a horizontal position or to lower it to a lower level.
- VERB
example
معنی(example):
او روی کاناپه دراز میکشد تا استراحت کند.
مثال:
He lays down on the couch to rest.
معنی(example):
کارگر در پایان روز ابزارش را کنار میگذارد.
مثال:
The worker lays down his tools at the end of the day.
معنی فارسی کلمه lays-down
:
دراز کشیدن یا قرار دادن چیزی در یک حالت افقی یا پایین آوردن آن به سطح پایینتر.