معنی فارسی lcd
B1نوعی نمایشگر که با تکنولوژی کریستال مایع ساخته شده است.
Liquid Crystal Display, a technology used for computer and television screens.
- OTHER
example
معنی(example):
تلویزیون جدید من دارای صفحه نمایش LCD است.
مثال:
My new TV has an LCD screen.
معنی(example):
صفحات LCD به خاطر کیفیت بهترشان محبوب هستند.
مثال:
LCD displays are popular for their better quality.
معنی فارسی کلمه lcd
:
نوعی نمایشگر که با تکنولوژی کریستال مایع ساخته شده است.