معنی فارسی lead in one's pencil
B1به معنای داشتن مداد با نوک تیز برای نوشتن.
Referring to having a pencil with writing material.
- IDIOM
example
معنی(example):
او برای نوشتن مداد دارد.
مثال:
He has a lead in his pencil for writing.
معنی(example):
قبل از امتحان مطمئن شوید که مداد دارید.
مثال:
Make sure you have lead in your pencil before the exam.
معنی فارسی کلمه lead in one's pencil
:به معنای داشتن مداد با نوک تیز برای نوشتن.