معنی فارسی leadtime
B1زمانی که برای آمادهسازی یا تحویل یک محصول یا خدمت قبل از تاریخ مقرر نیاز است.
The amount of time between the initiation of a process and the execution or delivery of a product.
- NOUN
example
معنی(example):
زمان تحویل برای ارسال محصول معمولاً سه روز است.
مثال:
The leadtime for shipping the product is usually three days.
معنی(example):
آنها به زمان تحویل حداقل دو هفته برای سفارشات سفارشی نیاز دارند.
مثال:
They require a leadtime of at least two weeks for custom orders.
معنی فارسی کلمه leadtime
:
زمانی که برای آمادهسازی یا تحویل یک محصول یا خدمت قبل از تاریخ مقرر نیاز است.