معنی فارسی leaf fat

B1

چربی یا بافتی در برگ گیاهان که به ذخیره آب کمک می‌کند.

A type of fat or tissue in leaves that helps store water.

noun
معنی(noun):

The layers of fat that support the kidneys of a pig

example
معنی(example):

این گیاه نوعی چربی برگ برای ذخیره آب دارد.

مثال:

The plant has a type of leaf fat for storing water.

معنی(example):

چربی برگ به گیاه کمک می‌کند در شرایط خشک زنده بماند.

مثال:

Leaf fat helps the plant survive in dry conditions.

معنی فارسی کلمه leaf fat

: معنی leaf fat به فارسی

چربی یا بافتی در برگ گیاهان که به ذخیره آب کمک می‌کند.