معنی فارسی leaf monkey
B2نوعی میمون که زندگی خود را بر روی درختان سپری می‌کند و به برگ‌ها وابسته است.
A type of monkey known for living in trees and eating leaves.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of various leaf-eating, arboreal Asian monkeys of the family Cercopithecidae, Genus Presbytis, related to and including the langurs.
example
معنی(example):
میمون برگ به خاطر چابکی‌اش شهرت دارد.
مثال:
The leaf monkey is known for its agility.
معنی(example):
در جنگل، می‌توانید میمون برگی را در حال تاب خوردن از درختان ببینید.
مثال:
In the jungle, you can see a leaf monkey swinging through trees.
معنی فارسی کلمه leaf monkey
:
نوعی میمون که زندگی خود را بر روی درختان سپری می‌کند و به برگ‌ها وابسته است.
