معنی فارسی leafgirl
B1لیفگیر به شخصیتی با ویژگیهای مرتبط با برگها اشاره دارد.
A character associated with leaves, often depicted as having special powers.
- OTHER
example
معنی(example):
لیفگیر در میان برگهای افتاده رقصید.
مثال:
The leafgirl danced among the falling leaves.
معنی(example):
در داستان، ليفگیر توانایی کنترل فصلها را داشت.
مثال:
In the story, the leafgirl had the power to control the seasons.
معنی فارسی کلمه leafgirl
:
لیفگیر به شخصیتی با ویژگیهای مرتبط با برگها اشاره دارد.