معنی فارسی leapable

B1

قابل پریدن، که بتوان از آن عبور کرد یا پرش کرد.

Able to be jumped over; possible to leap across.

example
معنی(example):

فاصله با سرعت کافی قابل پرش بود.

مثال:

The gap was leapable with enough speed.

معنی(example):

این مانع برای همه قابل پرش نیست.

مثال:

This obstacle is not leapable by everyone.

معنی فارسی کلمه leapable

: معنی leapable به فارسی

قابل پریدن، که بتوان از آن عبور کرد یا پرش کرد.