معنی فارسی learnedness

C1

دانش و تحصیل، به معنای داشتن دانش عمیق یا آموخته‌ها.

The quality of being learned; scholarship.

example
معنی(example):

فرهیختگی او همه را در اتاق تحت تاثیر قرار داد.

مثال:

His learnedness impressed everyone in the room.

معنی(example):

فرهیختگی که او نشان داد شگفت‌انگیز بود.

مثال:

The learnedness she displayed was remarkable.

معنی فارسی کلمه learnedness

: معنی learnedness به فارسی

دانش و تحصیل، به معنای داشتن دانش عمیق یا آموخته‌ها.