معنی فارسی leaseholding
B1اجارهداری، عملی که شامل نگهداری یک قرارداد اجاره برای استفاده از ملک میشود.
The act or state of holding a lease to a property.
- NOUN
example
معنی(example):
اجارهداری در مناطق شهری رایج است.
مثال:
Leaseholding is common in urban areas.
معنی(example):
او به اجارهداری به عنوان یک شکل سرمایهگذاری علاقهمند است.
مثال:
He is interested in leaseholding as a form of investment.
معنی فارسی کلمه leaseholding
:
اجارهداری، عملی که شامل نگهداری یک قرارداد اجاره برای استفاده از ملک میشود.