معنی فارسی leathermaking
B2چرمسازی، فرآیند ساخت و تولید اشیاء از چرم.
The craft or process of making items from leather.
- NOUN
example
معنی(example):
چرمسازی نیاز به مهارت و صبر دارد تا محصولات با کیفیت تولید شوند.
مثال:
Leathermaking requires skill and patience to produce quality products.
معنی(example):
من در یک کلاس چرمسازی شرکت کردم تا یاد بگیرم چگونه کیف پول خود را بسازم.
مثال:
I took a class on leathermaking to learn how to create my own wallet.
معنی فارسی کلمه leathermaking
:
چرمسازی، فرآیند ساخت و تولید اشیاء از چرم.