معنی فارسی leavener

B1

عامل تخمیر کننده به موادی اطلاق می‌شود که در تهیه نان برای افزایش قرار می‌گیرند.

An ingredient used in baking to produce a light and porous texture.

noun
معنی(noun):

Any agent that promotes leavening.

example
معنی(example):

عامل تخمیر کننده ماده‌ای است که باعث بالا رفتن نان می‌شود.

مثال:

A leavener is an ingredient that makes bread rise.

معنی(example):

عامل‌های تخمیر کننده معمول شامل مخمر و پودر پخت است.

مثال:

Common leaveners include yeast and baking powder.

معنی فارسی کلمه leavener

: معنی leavener به فارسی

عامل تخمیر کننده به موادی اطلاق می‌شود که در تهیه نان برای افزایش قرار می‌گیرند.