معنی فارسی leavetaking

B1

وداع به عمل خداحافظی کردن اشاره دارد، به ویژه در زمانی که افراد در حال جدا شدن از یکدیگر هستند.

The act of saying goodbye.

noun
معنی(noun):

The process of saying goodbye.

مثال:

The diplomat's formal leave-taking took up most of the day.

معنی(noun):

The act or process of taking leave (time away from work)

example
معنی(example):

وداع در فرودگاه احساسی بود.

مثال:

The leavetaking at the airport was emotional.

معنی(example):

بعد از یک وداع طولانی، آنها قول دادند که در تماس بمانند.

مثال:

After a long leavetaking, they promised to stay in touch.

معنی فارسی کلمه leavetaking

: معنی leavetaking به فارسی

وداع به عمل خداحافظی کردن اشاره دارد، به ویژه در زمانی که افراد در حال جدا شدن از یکدیگر هستند.