معنی فارسی leches
B1نوعی دسر یا خوراکی که معمولاً با شیر درست میشود و شیرینی آن باعث لذت میشود.
A term often referring to sweet dishes or desserts commonly made with milk.
- verb
verb
معنی(verb):
To behave lecherously
example
معنی(example):
او از حلواها در فروشگاه دسر لذت برد.
مثال:
He enjoyed the leches at the dessert shop.
معنی(example):
حلواها میتوانند یک درمان خوشمزه در بسیاری از فرهنگها باشند.
مثال:
Leches can be a delicious treat in many cultures.
معنی فارسی کلمه leches
:
نوعی دسر یا خوراکی که معمولاً با شیر درست میشود و شیرینی آن باعث لذت میشود.