معنی فارسی ledged
B1لگد به معنای داشتن لبه یا لبه بودن در اشیاء مختلف است.
Having an edge or ledge; used to describe various objects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختمان پنجرهای با لبهای خاص داشت که واقعاً منحصر به فرد بود.
مثال:
The building had a ledged window that was quite unique.
معنی(example):
او به دیوار لبهداری بالا رفت تا به سقف برسد.
مثال:
He climbed up the ledged wall to reach the roof.
معنی فارسی کلمه ledged
:
لگد به معنای داشتن لبه یا لبه بودن در اشیاء مختلف است.