معنی فارسی ledgerdom
B1حسابداری، مدیریت و ثبت تمامی تراکنشهای مالی در یک سند.
The domain of accounting or bookkeeping.
- NOUN
example
معنی(example):
حسابداری شرکت به دقت سازماندهی شده است.
مثال:
The ledgerdom of the company is meticulously organized.
معنی(example):
در حسابداری، هر معامله باید به دقت ثبت شود.
مثال:
In ledgerdom, every transaction must be recorded accurately.
معنی فارسی کلمه ledgerdom
:
حسابداری، مدیریت و ثبت تمامی تراکنشهای مالی در یک سند.