معنی فارسی leeky

B1

چکه‌کننده یا نشتی دار.

Having a leak; allowing liquid or gas to escape.

example
معنی(example):

شیر آب چکه می‌کند و نیاز به تعمیر دارد.

مثال:

The faucet is leaky and needs to be fixed.

معنی(example):

آنها تابستان گذشته سقف چکه‌کننده را تعویض کردند.

مثال:

They replaced the leaky roof last summer.

معنی فارسی کلمه leeky

: معنی leeky به فارسی

چکه‌کننده یا نشتی دار.