معنی فارسی leewardly
C2به سمت سمت کمباد، به ویژه در شرایط آب و هوایی.
In the direction away from the wind.
- ADVERB
example
معنی(example):
قایق به سمت پناهگاهی از طوفان جابهجا شد.
مثال:
The boat drifted leewardly from the storm.
معنی(example):
آنها خود را به طور پناهگیری قرار دادند تا از باد دور بمانند.
مثال:
They positioned themselves leewardly to avoid the wind.
معنی فارسی کلمه leewardly
:
به سمت سمت کمباد، به ویژه در شرایط آب و هوایی.