معنی فارسی left-out
B1کنار گذاشته شده، به معنای مورد توجه قرار نگرفتن یا احساس عدم شمول در یک گروه یا فعالیت.
Not included in a group or activity; feeling excluded from a social situation.
- OTHER
example
معنی(example):
وقتی دوستم دربارهٔ برنامههای تعطیلاتش صحبت میکرد، احساس کردن که کنار گذاشته شدم.
مثال:
I felt left out when my friends were talking about their vacation plans.
معنی(example):
او از پروژهٔ گروهی کنار گذاشته شد و این باعث ناراحتیاش شد.
مثال:
She was left out of the group project, which made her feel sad.
معنی فارسی کلمه left-out
:
کنار گذاشته شده، به معنای مورد توجه قرار نگرفتن یا احساس عدم شمول در یک گروه یا فعالیت.