معنی فارسی left-overs
A2غذاهایی که بعد از یک وعده غذایی باقی میمانند.
Food that remains after a meal is finished.
- NOUN
example
معنی(example):
غذای اضافی باید دور انداخته شود اگر خورده نشود.
مثال:
The left-overs need to be thrown away if not eaten.
معنی(example):
باید غذای اضافی را تمام کنیم تا از اتلاف جلوگیری کنیم.
مثال:
We should finish the left-overs to avoid waste.
معنی فارسی کلمه left-overs
:
غذاهایی که بعد از یک وعده غذایی باقی میمانند.