معنی فارسی leggins
B1نوعی شلوار تنگ الاستیک که معمولاً برای ورزش و اوقات فراغت پوشیده میشود.
A type of tight-fitting stretchy pants often worn for exercise or casual wear.
- NOUN
example
معنی(example):
من یک جفت لگین جدید برای یوگا خریدم.
مثال:
I bought a new pair of leggins for yoga.
معنی(example):
لگینها برای ورزش کردن راحت هستند.
مثال:
Leggins are comfortable for exercising.
معنی فارسی کلمه leggins
:
نوعی شلوار تنگ الاستیک که معمولاً برای ورزش و اوقات فراغت پوشیده میشود.