معنی فارسی legislation
B2 /ˌlɛd͡ʒɪsˈleɪʃən/قانون‌گذاری، مجموعه‌ای از قوانین که به تصویب رسیده‌اند.
The act of making or enacting laws; a body of laws.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of legislating; preparation and enactment of laws; the laws enacted.
معنی(noun):
Law which has been enacted by legislature or other governing body
example
معنی(example):
قانون‌گذاری جدید به دنبال بهبود سلامت عمومی است.
مثال:
The new legislation aims to improve public health.
معنی(example):
قانون‌گذاری می‌تواند از محیط زیست حفاظت کند.
مثال:
Legislation can protect the environment.
معنی فارسی کلمه legislation
:
قانون‌گذاری، مجموعه‌ای از قوانین که به تصویب رسیده‌اند.
