معنی فارسی lei
B2 /leɪ/گردنبندی که معمولاً از گلهای تازه درست میشود و در هاوایی رایج است.
A garland of flowers worn around the neck in Hawaiian culture.
- noun
noun
معنی(noun):
A garland of flowers in Hawaii.
example
معنی(example):
او یک لای زیبا به گردن خود آویخته بود.
مثال:
She wore a beautiful lei around her neck.
معنی(example):
لای یک گردنبند سنتی هاوایی است.
مثال:
The lei is a traditional Hawaiian necklace.
معنی فارسی کلمه lei
:
گردنبندی که معمولاً از گلهای تازه درست میشود و در هاوایی رایج است.