معنی فارسی leishmanic
B2لیشمانی، به شرایط و بیماریهایی اشاره دارد که ناشی از لیشمانیا هستند.
Pertaining to conditions or diseases caused by the Leishmania parasite.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیماری لیشمانیک میتواند پیامدهای بهداشتی شدیدی داشته باشد.
مثال:
The leishmanic disease can have severe health consequences.
معنی(example):
تحقیقات برای یافتن درمانهای مؤثر برای عفونتهای لیشمانیک در حال انجام است.
مثال:
Research is ongoing to find effective treatments for leishmanic infections.
معنی فارسی کلمه leishmanic
:
لیشمانی، به شرایط و بیماریهایی اشاره دارد که ناشی از لیشمانیا هستند.