معنی فارسی lemel
B1لمل، مادهای نرم و پفدار که معمولاً در دکوراسیون و لباسها استفاده میشود.
A term used to refer to soft, fluffy materials often used in textiles.
- NOUN
example
معنی(example):
لمل غالباً برای توصیف یک ماده نرم و پفدار استفاده میشود.
مثال:
Lemel is often used to describe a soft, fluffy material.
معنی(example):
او یک پتو لملی برای راحتی بیشتر خرید.
مثال:
She bought a lemel blanket for added comfort.
معنی فارسی کلمه lemel
:
لمل، مادهای نرم و پفدار که معمولاً در دکوراسیون و لباسها استفاده میشود.