معنی فارسی lemon cheese
B1پنیر مزهدار شده با لیمو که معمولاً برای اسپردها و دسرها استفاده میشود.
A cheese flavored with lemon, often used for spreads and desserts.
- noun
noun
معنی(noun):
Lemon curd
example
معنی(example):
پنیر لیمویی طعمی تند دارد.
مثال:
Lemon cheese has a tangy flavor.
معنی(example):
او از تهیه کرمهای پنیر لیمویی برای بیسکویتها لذت میبرد.
مثال:
She enjoys making lemon cheese spreads for crackers.
معنی فارسی کلمه lemon cheese
:
پنیر مزهدار شده با لیمو که معمولاً برای اسپردها و دسرها استفاده میشود.