معنی فارسی lemon grass

B2

نوعی گیاه معطر با طعم لیمو که در غذاها و نوشیدنی‌ها به‌کار می‌رود.

A fragrant plant used in cooking, particularly in Asian cuisines.

example
معنی(example):

علف لیمو به‌طور معمول در آشپزی آسیایی استفاده می‌شود.

مثال:

Lemon grass is commonly used in Asian cooking.

معنی(example):

شما می‌توانید با استفاده از علف لیمو چای دم کنید تا نوشیدنی تازه‌ای داشته باشید.

مثال:

You can brew tea using lemon grass for a refreshing drink.

معنی فارسی کلمه lemon grass

: معنی lemon grass به فارسی

نوعی گیاه معطر با طعم لیمو که در غذاها و نوشیدنی‌ها به‌کار می‌رود.