معنی فارسی lengthily

B1

به طور طولانی یا با وضوح و جزئیات زیاد بیان کردن یا نوشتن.

In a lengthy manner; for a long duration.

example
معنی(example):

او به طور طولانی درباره موضوع مورد علاقه‌اش صحبت کرد.

مثال:

He spoke lengthily about his favorite topic.

معنی(example):

مقاله‌ای که به طور طولانی نوشته شده بود، بیشتر طول کشید تا خوانده شود.

مثال:

The lengthily written essay took longer to read.

معنی فارسی کلمه lengthily

: معنی lengthily به فارسی

به طور طولانی یا با وضوح و جزئیات زیاد بیان کردن یا نوشتن.