معنی فارسی leniencies
B1سهل‌گیری‌ها، تخفیف‌ها یا تسهیلاتی که به طور خاص در موقعیت‌های خاص ارائه می‌شود تا به افراد کمک کند.
Instances of being lenient or permissive, typically in a formal context.
- noun
noun
معنی(noun):
The quality of mercy or forgiveness, especially in the assignment of punishment as in a court case.
معنی(noun):
An act of being lenient.
example
معنی(example):
سهل‌گیری‌هایی که توسط مدرسه اعلام شد به دانش‌آموزانی که در تحصیل مشکل داشتند کمک کرد.
مثال:
The leniencies granted by the school helped students who struggled with their studies.
معنی(example):
قاضی در طول محاکمه به خاطر شرایط متهم، سهل‌گیری‌هایی نشان داد.
مثال:
The judge showed leniencies during the trial due to the defendant's circumstances.
معنی فارسی کلمه leniencies
:
سهل‌گیری‌ها، تخفیف‌ها یا تسهیلاتی که به طور خاص در موقعیت‌های خاص ارائه می‌شود تا به افراد کمک کند.
