معنی فارسی lensed
B1به معنای مجهز به لنز و مرتبط با عکاسی یا فیلمبرداری.
Equipped with a lens; related to photography or cinematography.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دوربین لنزدار کیفیت تصویر را به طور قابل توجهی بهبود بخشید.
مثال:
The lensed camera improved the image quality significantly.
معنی(example):
او صحنه را در حین غروب خورشید به زیبایی فیلمبرداری کرد.
مثال:
He lensed the scene beautifully during the sunset.
معنی فارسی کلمه lensed
:
به معنای مجهز به لنز و مرتبط با عکاسی یا فیلمبرداری.