معنی فارسی lentner
B2واژهای که به نظر میرسد نوعی کتاب یا مدرک بوده باشد.
A reference to a book or document; may refer to a rare or specific type.
- NOUN
example
معنی(example):
در کتابخانه قدیمی، پیدا کردن لنتر دشوار بود.
مثال:
The lentner was difficult to find in the old library.
معنی(example):
او از یک لنتر برای کمک به تحقیقاتش استفاده کرد.
مثال:
He used a lentner to help with his research.
معنی فارسی کلمه lentner
:
واژهای که به نظر میرسد نوعی کتاب یا مدرک بوده باشد.