معنی فارسی lepaked
B1در اینجا به معنای پر کردن یا تزئین کردن یک رویداد با عناصر سنتی به کار میرود.
To fill or decorate an event with traditional elements.
- verb
verb
معنی(verb):
To loiter about casually; to hang out.
example
معنی(example):
این رویداد کاملاً با آداب و رسوم سنتی لپاک شده بود.
مثال:
The event was thoroughly lepaked with traditional customs.
معنی(example):
آنها جمع خود را با موسیقی و رقص لپاک کردند.
مثال:
They lepaked their gathering with music and dance.
معنی فارسی کلمه lepaked
:
در اینجا به معنای پر کردن یا تزئین کردن یک رویداد با عناصر سنتی به کار میرود.