معنی فارسی leptotene
C1مرحله‌ای از تقسیم سلولی که در آن کروموزوم‌ها شروع به جمع شدن می‌کنند.
A stage in the prophase of meiosis where homologous chromosomes begin to condense.
- noun
noun
معنی(noun):
The first part of the prophase of meiosis, characterized by threadlike chromosomes
example
معنی(example):
لپتوتن مرحله‌ای در میوز است.
مثال:
Leptotene is a stage in meiosis.
معنی(example):
در لپتوتن، کروموزوم‌ها شروع به متراکم شدن می‌کنند.
مثال:
In leptotene, chromosomes begin to condense.
معنی فارسی کلمه leptotene
:
مرحله‌ای از تقسیم سلولی که در آن کروموزوم‌ها شروع به جمع شدن می‌کنند.
