معنی فارسی lessoning

B1

درس دادن، آموزشی که به منظور انتقال اطلاعات و مهارت‌ها به دیگران انجام میشود.

The act of teaching or providing instruction.

verb
معنی(verb):

To give a lesson to; to teach.

noun
معنی(noun):

Instruction; tuition

example
معنی(example):

معلم به دانش‌آموزان در مورد اهمیت کار تیمی درس می‌دهد.

مثال:

The teacher is lessoning the students on the importance of teamwork.

معنی(example):

او از درس دادن درباره تاریخ در طول سخنرانی‌هایش لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys lessoning about history during her lectures.

معنی فارسی کلمه lessoning

: معنی lessoning به فارسی

درس دادن، آموزشی که به منظور انتقال اطلاعات و مهارت‌ها به دیگران انجام میشود.