معنی فارسی lethied

B1

فعل لتی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن حالتی سنگین و ناراحت‌کننده وجود دارد.

Characterized by lethargy; heavy or oppressive.

example
معنی(example):

جو لتی به نظر سنگین و سرکوبگر می‌رسید.

مثال:

The lethied atmosphere felt heavy and oppressive.

معنی(example):

او آسمان‌های لتی را قبل از طوفان توصیف کرد.

مثال:

He described the lethied skies before the storm.

معنی فارسی کلمه lethied

: معنی lethied به فارسی

فعل لتی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن حالتی سنگین و ناراحت‌کننده وجود دارد.