معنی فارسی letoff
B1آزادی از کار، مرخصی موقتی که به فرد داده میشود تا بتواند استراحت کند یا به سفر برود.
A temporary release or excuse from work or duties.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگر برای یک روز از کارش آزاد شد.
مثال:
The worker received a letoff from his job for the day.
معنی(example):
برای فصل تعطیلات یک مرخصی دریافت کردم.
مثال:
I got a letoff for the holiday season.
معنی فارسی کلمه letoff
:
آزادی از کار، مرخصی موقتی که به فرد داده میشود تا بتواند استراحت کند یا به سفر برود.