معنی فارسی leucoplakial

B1

توصیف فرایند یا وضعیت مرتبط با لکاپلاکی.

Pertaining to or characterized by leucoplakia.

example
معنی(example):

تغییرات لکاپلاکی در دهان می‌تواند نگران‌کننده باشد.

مثال:

Leucoplakial changes in the mouth can be concerning.

معنی(example):

پزشکان در طول معاینه به دنبال علائم لکاپلاکی هستند.

مثال:

Doctors look for leucoplakial symptoms during examinations.

معنی فارسی کلمه leucoplakial

: معنی leucoplakial به فارسی

توصیف فرایند یا وضعیت مرتبط با لکاپلاکی.