معنی فارسی lev.

B1

علامت یا کلمه‌ای که به معنای سطح یا درجه‌ است.

An abbreviation for 'level', used in various contexts.

example
معنی(example):

لیول معمولاً در بسیاری از زمینه‌های ریاضی استفاده می‌شود.

مثال:

The lev. is often used in many mathematical contexts.

معنی(example):

در ادبیات، او اغلب به لول اشاره می‌کند.

مثال:

In literature, he often references lev.

معنی فارسی کلمه lev.

: معنی lev. به فارسی

علامت یا کلمه‌ای که به معنای سطح یا درجه‌ است.