معنی فارسی levanted

B1

لیوانت به معنی انجام عمل بلند کردن یا تغییر موقعیت چیزی است.

The past tense of to raise or lift something.

verb
معنی(verb):

To abscond or run away, especially to avoid paying money or debts.

example
معنی(example):

او پرده را لیوانت کرد تا نور را وارد کند.

مثال:

She levanted the curtain to let in light.

معنی(example):

آنها جلسه را به زمان زودتری لیوانت کردند.

مثال:

They had levanted the meeting to an earlier time.

معنی فارسی کلمه levanted

: معنی levanted به فارسی

لیوانت به معنی انجام عمل بلند کردن یا تغییر موقعیت چیزی است.