معنی فارسی levantine
B2به فرهنگ و غذاها و ویژگیهای مربوط به منطقه شام اشاره دارد.
Relating to the Levant region or its culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غذاهای لبنانی شامل بسیاری از غذاهای خوشمزه است.
مثال:
Levantine cuisine includes many delicious dishes.
معنی(example):
او موسیقی لبنانی را به خاطر ریتمهای منحصر به فردش دوست دارد.
مثال:
He loves Levantine music for its unique rhythms.
معنی فارسی کلمه levantine
:
به فرهنگ و غذاها و ویژگیهای مربوط به منطقه شام اشاره دارد.