معنی فارسی leveling-off

B2

تثبیت، زمانی که یک روند رشد یا کاهش به آرامش می‌رسد و تغییرات کمتری دارد.

The process of becoming stable after fluctuations.

example
معنی(example):

ثبات قیمت‌ها به ثابت شدن بازار کمک کرد.

مثال:

The leveling-off of prices helped stabilize the market.

معنی(example):

پس از دوره‌ای از رشد سریع، انتظار می‌رود که روند تثبیت رخ دهد.

مثال:

After a period of rapid growth, the leveling-off is expected.

معنی فارسی کلمه leveling-off

: معنی leveling-off به فارسی

تثبیت، زمانی که یک روند رشد یا کاهش به آرامش می‌رسد و تغییرات کمتری دارد.