معنی فارسی levitator
B1لیویتر، دستگاه یا فردی که میتواند اشیاء را در حالت شناوری قرار دهد.
A device or person that can make objects float or levitate.
- NOUN
example
معنی(example):
لیویتر جسم را در هوا شناور کرد.
مثال:
The levitator made the object float in the air.
معنی(example):
آنها از لیویتر برای نشان دادن اصول فیزیک استفاده کردند.
مثال:
They used a levitator to demonstrate the principles of physics.
معنی فارسی کلمه levitator
:
لیویتر، دستگاه یا فردی که میتواند اشیاء را در حالت شناوری قرار دهد.